الگو قرار گرفتن انسانها ممکن است مقطعی و برای زمان و مکان معین و نسبت به انسانها و جوامع خاصی مطرح باشد که در این جهت میتوان به الگوهای بسیاری در عرض و طول گستره تاریخ حیات بشر بدان اشاره کرد و فهرستی دور و دراز از این نوع اسوهها را باز شمرد و ارائه داد.
بر اساس آن اصل متداول در میان انسانها که میگوید:" متاع کفرو دین بیمشتری نیست!"، در میان جوامع انسانی دیده میشود اسوهها و الگوهای متفاوتی از دیدگاه اندیشه و باور که هر کدام در میان مریدان و هواداران خویش، جایگاه و پایگاهی دارند و همانها نیز این اشخاص و افراد را بنا بر معیارها و ملاکهایی، ارزشمند و محترم شمرده و هم آنها را به عنوان اسوه و الگوی فکری و رفتاری خویش بر میگزینند.
اما با همهی آن و این اظهار ارادتها و الگو پذیری و اسوه گیریها، در طول تاریخ و در میان جوامع مختلف دیده شده که عمر آنها چندان طولانی نبوده و معمولاً با مرگ الگوها، الگوپذیری آنها و نیز اسوه گیری از آنها پایان میابد و ماندگاری و جاودانگی لازم را ندارند که به نظر میرسد عمده دلیل آن نیز بازگشت به ماهیت و شخصیت خود الگوها و اسوهها دارد؛ به این معنی که برخی از این الگوها بُرد شان تا زمان زندگی و حیات انان است و تا زمانی که زنده اند، توانسته اند تعدادی از افکار واندیشهها را مجذوب خویش قرار دهند؛ اما آن قدرت و قوت روحی و نفوذپذیری را ندارند تا پس از مرگ نیز بتوانند بر اذهان و روح و روان و اندیشههای هواداران شان حکومت کنند و این حاکمیت همچنان سرخ و شعله ور ادامه داشته باشد.
اما در سوی دیگر قضیه، موضوع تفاوت اساسی و ماهوی دارد؛ در این حیطه الگوها واسوههایی قرار دارند که تا زنده اند و در عرض و طول زندگی پر برکت شان توانسته اند شمعی باشند برای جمع کردن پروانههای عاشق و بیپروای بیشماری از اطراف و اکناف عالم بر دور خویش و هم پس از مرگ وشهادت و وفات آنان، افکار و اذهان و روح و وروانهای آماده و الهی- انسانی بسیاری را به خود مشغول و مصروف داشته اند و در واقع پس از مرگ خویش، بسیاری را به بیداری و آگاهی روشن و درخشانی رسانده اند و به قول مرحوم علامه اقبال لاهوری:"ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد/ چشم خود بربست و چشم ما گشاد!
الحق که برخی از انسانهای بزرگ و بزرگوار، ابداً نمی میرند-البته از بعد فکر و اندیشه و ذهن- و پس از مرگ جسمانی خویش، تازه زاده میشوند و الگو و اسوه قرار میگیرند برای انسانهای طالب حق و عدالت و انسانیت و بواقع هم که یک چنین فرزانگان نیکبخت، ارزش واهمیت آن را دارند تا الگوهای همیشه ماندگار و استواری باشند برای انسانهای همهی اعصار و قرون در عرض و طول بیکرانه تاریخ حیات بشری!
حال و با توجه به مقدمه بالا، لازم است تا یادآور شد که بانو حضرت فاطمه زهرا-س- یکی از آن اسوهها و سردستههای فرزانگان مقدس الهی است که شایستگی و اهلیت آن را دارد تا از بعد انسانی و بشری، نه تنها اسوهای باشد تمام عیار برای همه بانوان دنیا اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی و حتی بانوانی که به غیر ادیان الهی متدین اند؛ بلکه دخت پیامبر اسلام-ص- از آن نگاه که انسانِ کامل است و بنده واقعی و خالص خدا و قطع نظر از زن بودن او، میتواند اسوه و الگو باشد برای همهی مردان عالم!
همین جهت خاص و منحصر به فرد بانوی اسلام است که او را متفاوتتر از هر بانو و زنی در اسلام و غیر از آن مینماید و حتی برترین و بهترین زنان تاریخ را از برابری و رقابت با این گوهر بیبدیل، عاجز و ناتوان ساخته است.
بنائن، خرد و منطق سلیم حکم میکند که چنانچه شریعت بر الگوگیری از این بانوی کامل و انسانِ واصل، تاکید دارد، عرف مسلمان نیز سر تعظیم وتکریم در برابر حکم حق فرود آورده و از روز میلاد فرخنده و خجسته حضرت فاطمه زهرا (س)، به عنوان روز زن در لااقل در کشورهای مسلمان، تجلیل شود.
منبع: آوا
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/5690
تگ ها: